دلایل بی انگیزگی کارکنان
به جای اینکه در معرض مشکل باشیم، این مهم است که درک کنیم ما بهعنوان یک انسان به حس انگیزه و معنیدار بودن کاری که انجام میدهیم نیاز داریم. این بخشی از بیولوژی ماست. در حقیقت، یک بخشی در مغز ما به نام Seeking System (سیستم جستوجویی که در بخشی از مغز انسان قرار داشته و برای فراگیری مهارتها انگیزش ایجاد میکند) وجود دارد که برای یاد گرفتن مهارتهای جدید، انجام وظایف چالشبرانگیز اما معنیدار تولید امواج طبیعی میکند.
هنگامی که ما این خواستهها را دنبال میکنیم، مقداری دوپامین دریافت میکنیم که انتقالدهنده عصبی بین انگیزه و لذت است که باعث میشود ما بیشتر در این فعالیتها شرکت کنیم و زمانی که سیستم خلق انگیزه در مغز ما فعال است، ما بیشتر احساس با انگیزه بودن، هدفمند بودن و پرانرژی بودن میکنیم. در حقیقت میتوان گفت بیشتر احساس زنده بودن میکنیم.
کاوش کردن، آزمایش کردن، یادگرفتن؛ این همان شیوه و سبکی است که ما باید زندگی و کار کنیم. مشکل این است که کارمندان بیشماری نمیتوانند در این فعالیتها شرکت کنند، زیرا رویکرد سازمانهای ما جلوگیری و ممانعت از انجام چنین کارهایی است.
با وجود این مشکلات، رهبران میتوانند بدون تغییر اساسی در فرهنگ و ساختار سازمانی، سیستم برانگیختن انگیزش در ساختار عصبی مغز کارکنانشان را فعال کنند و براساس تجربه همکاری که من با رهبران سازمانها در سراسر جهان داشتهام، اعتقاد دارم شما قادر خواهید بود که به تمامی اهداف کسبوکار دست یابید درحالیکه زندگی کارکنان را نیز بهبود بخشید.
سه مساله کوچک اما پراهمیت که سیستم خلق انگیزش کارکنان را برمیانگیزد وجود دارد:
1️⃣آنها را تشویق کنید تا نقاط قوت خود را ارائه دهند.
2️⃣فرصتی برای آزمایش، تحقیق و توسعه برای آنها فراهم کنید .
3️⃣به آنها کمک کنید تا اهداف کاری را جزئی از اهداف شخصی خود بدانند و برای تحقق آن تلاش کنند.